فهرست مطالب

پزشکی بالینی ابن سینا - سال هفدهم شماره 1 (پیاپی 55، بهار 1389)

مجله پزشکی بالینی ابن سینا
سال هفدهم شماره 1 (پیاپی 55، بهار 1389)

  • تاریخ انتشار: 1389/03/29
  • تعداد عناوین: 11
|
  • فرشید قربانی شهنا، فریده گلبابایی، جواد حامدی صفحه 5
    مقدمه و هدف
    تصفیه زیستی فن آوری نوینی در تصفیه آلاینده های هوا است. این فن آوری امروزه می تواند جایگزین مناسبی برای روش های تصفیه شیمیائی و فیزیکی باشد. در بین روش های تصفیه زیستی، بیورآکتور امولسیونی گزینه جدیدی است که مشکلات بیورآکتورهای مرسوم را ندارد. در این رآکتور مشکل انسداد بستر در بیورآکتورهای مرسوم با استفاده از حبابهای فعال زیستی به عنوان جایگزین بستر برطرف شده است. میزان جذب آلاینده در این بیورآکتورها نیز با استفاده از یک فاز آلی زیستی مخلوط با فاز مایع افزایش یافته است و لذا این رآکتور می تواند برای تراکمهای بالای تولوئن ورودی بکار رود. هدف از این مطالعه طراحی بیورآکتور امولسیونی برای تصفیه بخارات تولوئن و تعیین شرایط بهینه پارامترهای عملیاتی برای عملکرد مداوم آن بوده است.
    روش کار
    در این مطالعه تجربی تحلیلی ابتدا میکروارگانیسمهای غالب تجزیه گر آلاینده شناسائی، استخراج و جهت تزریق به بیورآکتور تغلیظ شدند. در مرحله بعد پس از طراحی بیورآکتور، تاثیر عوامل مختلفی همچون زمان ماند، مقدار اکسیژن و نوع و غلظت فاز آلی بر روی عملکرد بیورآکتور مورد بررسی قرار گرفته و شرایط بهینه برای فعالیت مداوم بیورآکتور انتخاب گردید. در مرحله آخر عملکرد مداوم بیورآکتور در شرایط بهینه مورد پایش قرار گرفت.
    نتایج
    یافته های تجربی نشان داد که زمان ماند 15 ثانیه، مقدار اکسیژن 40درصد و غلظت 4 درصد حجمی ان-هگزادکان شرایط بهینه برای بیورآکتور بوده اند. میانگین ظرفیت و بازده حذف بیورآکتور برای تراکم بخار تولوئن ورودی حدود g/m3 1 به ترتیب g/m3h 68/231 و 44/88% بود. مدلهای آماری استخراج شده حداکثر ظرفیت حذف این بیورآکتور را g/m3h 21/426 پیش بینی کرده است.
    نتیجه نهایی: با توجه به اینکه ظرفیت حذف این بیورآکتور چندین برابر بیورآکتورهای دیگر می باشد، این بیورآکتور پتانسیل جایگزینی بجای بیوفیلترها و صافی های چکنده زیستی را دارا می باشد
    کلیدواژگان: آلودگی هوا، بیورآکتور امولسیونی، تصفیه زیستی، تولوئن
  • ایرج صدیقی، عباس سلگی، محمدیوسف علیخانی، حسین عماد ممتاز، فاطمه میهنی صفحه 17
    مقدمه و هدف
    عفونت ادراری یکی از شایع ترین عفونت های دوران کودکی است و اشرشیاکلی مهمترین علت ایجاد عفونتهای ادارای می باشد. ازآنجا که روش دیسک دیفیوژن آگار یک روش رایج و کم هزینه در اندازه گیری حساسیت ضد میکروبی می باشد و همچنین با توجه به افزایش موارد مقاومت گزارش شده به آنتی بیوتیک های مختلف در درمان عفونت ادراری کودکان، در این مطالعه بر آن شدیم تا مقایسه ای بین دو روش دیسک دیفیوژن آگار با دیسک های ایرانی (پادتن طب) و انگلیسی (Mast) در تعیین حساسیت سویه های اشرشیاکلی جدا شده از عفونت ادراری کودکان داشته باشیم.
    روش کار
    این مطالعه توصیفی-مقطعی طی سال های 1388-1387در بیمارستان بعثت همدان بر روی 100 کودک مبتلا به عفونت ادراری که دارای کشت مثبت ادرار با باکتری اشرشیاکلی بودند انجام گرفت. آنتی بیوگرام با دیسکهای ایرانی و انگلیسی با آنتی بیوتیکهای کوتریموکسازول، آمیکاسین، سفتریاکسون، نالید یکسیک اسید، سفیکسیم و نیتروفورانتوئین با روش کربی بائرانجام شد. اطلاعات بدست آمده با استفاده از آزمون آماری مک نمار تجزیه و تحلیل گردید.
    نتایج
    کمترین حساسیت آنتی بیوتیکی در هردو روش دیسک دیفیوژن مربوط به کوتریموکسازول (دیسک ایرانی23%ودیسک انگلیسی 26%)وبیشترین حساسیت آنتی بیوتیکی مربوط به نیتروفورانتویین می باشد،(دیسک ایرانی86 % و دیسک انگلیسی 97%). اختلاف حساسیت آنتی بیوتیکی دو نوع دیسک در موردآنتی بیوتیکهای سفتریاکسون آمیکاسین سفیکسیم و نیتروفورانتوئین معنی دار می باشد اما این تفاوت در مورد کوتریموکسازول ونالیدیکسیک اسید معنی دار نیست.
    نتیجه نهایی: با توجه به همخوانی بیشتر نتایج حاصل از تعیین حساسیت آنتی بیوتیکی دیسکهای خارجی مطالعه حاضر با مطالعات قبلی توصیه می گردد که کیفیت دیسکهای ایرانی در تولید افزایش یابد.
    کلیدواژگان: آزمونهای حساسیت میکروبی، اشرشیاکلی، دیسک دیفیوژن، عفونت مجاری ادرار
  • مینو رجایی، ژیلا عابدی اصل، ملیحه امیریان، فرح کلانی، شهرام زارع، فاطمه پوراحمد گربندی صفحه 21
    مقدمه و هدف
    یافتن روشی آسان، مطمئن و کم عارضه برای ختم حاملگی در سه ماهه دوم بارداری یکی از مسائل مهمی است که در چند دهه اخیر مورد توجه قرار گرفته است. در مطالعات متعدد روش ها و مواد مختلف با دوزهای متفاوت مورد ارزیابی قرار گرفته است. هدف از این مطالعه مقایسه اثر میزوپروستول واژینال و اکسی توسین با دوز بالا در ختم حاملگی سه ماهه دوم می باشد.
    روش کار
    پژوهش حاضر یک مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی است. 100 زن باردار با سن حاملگی 12 تا 24 هفته با اندیکاسیون ختم بارداری از بین مراجعین به بیمارستان دکتر علی شریعتی بندرعباس وارد مطالعه شدند. نمونه ها بر حسب تصادف در دو گروه قرار گرفتند هر گروه شامل 50 نفر بود، گروه اول تحت درمان با قرص میزپروستول واژینال و گروه دوم تحت درمان با اکسی توسین دوز بالا قرار گرفتند. در گروه اول قرص میزوپروستول 200 میکروگرم در فورنیکس خلفی واژن قرار داده می شد و بعد از 12 ساعت در صورت عدم دفع محصولات حاملگی دوز بعدی میزوپروستول به همان میزان قبلی تکرار می شد و اگر مجددا دفع محصولات حاملگی اتفاق نمی افتاد شکست درمان تلقی می گردید. در گروه دوم نیز اکسی توسین fractional با دوز بالا شروع می شد و بعد از 24 ساعت با گروه اول مقایسه می گردید.
    نتایج
    میزان موفقیت در 24 ساعت در گروه میزوپروستول 94 درصد و در گروه اکسی توسین 86 درصد بود که با p= 0.182 از نظر آماری معنی دار نبود. میانگین مدت زمان لازم دفع کامل جنین وجفت در گروه اکسی توسین به صورت قابل ملاحظه ایی بیشتر از گروه میزوپروستول بود(5/13 ساعت در مقابل 93/9 ساعت با p=0.0057). مدت بستری و هزینه در گروه میزوپروستول واژینال به طور معنی داری کمتر از گروه اکسی توسین بود. عوارض جانبی در دو گروه تفاوت معنی داری نداشت و میزان باقی ماندن جفت هر چند تفاوت معنی دار آمار ی نداشت ولی در گروه میزوپروستول کمتر بود.
    نتیجه نهایی: با هزینه کمتر و مدت زمان بستری کوتاهتر، میزان موفقیت ختم حاملگی تریمستر دوم با استفاده از قرص واژینال میزوپروستول بیشتر از اکسی توسین است. بنابراین جهت ختم حاملگی در سه ماهه دوم میزوپروستول میتواند جایگزین منا سبی برای اکسی توسین باشد.
    کلیدواژگان: اکسی توسین، سقط جنین، سه ماهه دوم آبستنی، میزوپروستول
  • فریبا کرامت، سید حمیدهاشمی، امیر مجلسی، شهرام حدادی نژاد، علیرضا منصف اصفهانی صفحه 25
    مقدمه و هدف
    هلیکوباکترپیلوری (H. pylori)بعنوان پاتوژن اصلی گاسترودئودونال شناخته شده وعامل بیماری های معده و اثنی عشر می باشد. هدف از مطالعه حاضر تعیین شیوع عفونت H. pylori در بیماران دیابت قندی وارتباط آن با علائم گوارشی فوقانی در بیماران دیابتی بود.
    روش کار
    در یک مطالعه مورد-شاهدی از آبان 1383 تا اردیبهشت 1386 در همدان تعداد 79 بیمار دیابت قندی با علائم گوارشی فوقانی و84 بیمار غیر دیابتی با علائم گوارشی فوقانی وارد مطالعه شدند. تمام بیماران تحت اندوسکوپی قرار گرفتند و نمونه بیوپسی معده جهت هیستوپاتولوژی، رنگ آمیزی گیمسا وتست اوره آز سریع تهیه شد. نمونه سرم از هر دوگروه برای اندازه گیری تیتر آنتی بادی ضد H. pylori با روش ELISA گرفته شد. اندازه گیری هموگلوبین گلیکوزیله ((HbA1C برای بیماران دیابتی در خواست شد.
    نتایج
    میزان عفونت H. pylori در بیماران دیابتی 4/73% ودر بیمارن غیر دیابتی 1/63% بود که از نظر آماری اختلاف معنی دار نداشتند (158/0=P (.بین عفونت H.pyloriوعلائم گوارشی فوقانی در هر دو گروه ارتباطی دیده نشد. تست سرولوژی برای H. pylori در 4/54% بیماران دیابتی و7/60% بیماران غیر دیابتی مثبت بود ولی ازنظر آماری ارتباط معنی دار نداشتند(417/=P). بین تست اوره آز سریع دربیماران دیابتی وغیردیابتی از نظر آماری اختلاف معنی دار بود(9/70% درمقابل 2/45%، 001/0=P).
    نتیجه نهایی: بنظر می رسد عفونت H. pylori با دیابت قندی و علائم گوارشی فوقانی دربیمارن دیابت قندی ارتباط ندارد.
    کلیدواژگان: دیابت شیرین، عفونت، هلیکوباکتر پیلوری
  • ابراهیم نادی، محمد جواد عصاری، عباس زمانیان صفحه 31
    مقدمه و هدف
    منومر متیل متاکریلات که یک رزین اکریلیکی است، کاربرد گسترده ای در ساخت دندان مصنوعی داشته و به عنوان شاخص آلودگی هوا در لابراتوارها شناخته می شود. مواجهه شغلی با بخارات این منومر باعث ایجاد حساسیت در سیستم تنفسی، آسم شغلی، تحریک چشم و پوست و درماتیت تماسی آلرژیک (ACD) می گردد. بنابراین کنترل مواجهه با این ماده می تواند در ارتقاء سلامت شاغلین این حرفه مفید واقع گردد. هدف از انجام این مطالعه اندازه گیری مواجهه با متیل متاکریلات و تعیین ارتباط بین میزان مواجهه و اختلالات اسپیرومتریک در شاغلین لابراتوارها بود.
    روش کار
    در این مطالعه مورد شاهدی، مواجهه 39 مرد شاغل در 25 لابراتوار ساخت دندان مصنوعی در شهر همدان (گروه مورد) که به طور تصادفی انتخاب شده بودند، با بخارات متیل متاکریلات در دو حالت میانگین زمانی مواجهه و مواجهه کوتاه مدت اندازه گیری شد. نمونه های هوا مطابق دستورالعمل پیشنهادیNIOSH توسط لوله های جاذب حاوی کروموزرب (XAD2) جمع آوری و توسط دستگاه گاز کروماتوگراف مجهز به دتکتورFID تعیین مقدار شد. به منظور مقایسه تغییرات پارامترهای اسپیرومتریک، تعداد 30 مرد نیز که سابقه مواجهه شغلی شناخته شده ای با آلاینده های هوا نداشتند، به عنوان گروه شاهد انتخاب گردیدند. در ادامه پس از تکمیل پرسشنامه استاندارد بیماری های تنفسی از طریق مصاحبه و معاینه پزشکی، پارامترهای اسپیرومتری گروه های مورد و شاهد از قبیل FVC، FEV1، FEV1/FVC و FEF25-75 مطابق معیارهای ATS توسط دستگاه اسپیرومتر Vitalograph مدل 2120 اندازه گیری شد. اطلاعات بدست آمده با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و توسط آزمونهای آماری تی، آنالیز واریانس و آنالیز رگرسیون تجزیه و تحلیل شدند.
    نتایج
    میانگین غلظت متیل متاکریلات در مواجهات کوتاه مدت ppm 67/220±87/132 و در میانگین زمانی مواجهات ppm 59/3±95/1 به دست آمد و ارتباط بین غلظت مواجهات کوتاه مدت و میانگین زمانی مواجهات معنی دار بود (05/0P<). بین غلظت این ماده با وجود یا عدم وجود سیستم تهویه فقط در مواجهات کوتاه مدت ارتباط معنی داری مشاهده شد. در این مطالعه ارتباط معنی داری بین غلظت آن با پارامترهای اسپیرومتریک در هر دو نوع مواجهه کوتاه مدت وجود نداشت. همچنین میانگین مقادیر پارامترهای اسپیرومتریک گروه مورد در مقایسه با مقادیر نرمال و گروه شاهد دارای اختلاف معنی دار نبود. در شاغلین لابراتوارها صرفا 2 مورد (13/5%) کاهش عملکرد ریه با الگوی انسدادی، 1 مورد ماکول پوستی (56/2%) و 5 مورد خشکی بیش از حد پوست (8/12%) تشخیص داده شد.
    نتیجه نهایی: هرچند نتایج نشان داد که کاربرد تست اسپیرومتری به منظور غربالگری در برنامه پایش سلامتی و پیشگیری از بیماری های تنفسی شاغلین در لابراتوارهای ساخت دندان به تنهایی کافی نیست، ولی انجام پایش بیولوژیک، نصب سیستم های تهویه موضعی در لابراتوارها و آموزش روش استفاده صحیح از وسائل حفاظتی مناسب توصیه هایی است که سایر مطالعات به منظور کنترل مواجه با متیل متاکریلات، بویژه مواجهه کوتاه مدت بر آن تاکید دارند.
    کلیدواژگان: آزمایشگاه های ساخت دندان، آلاینده های هوا، ناشی از کار، رزین های اکریلیک، نفس سنجی
  • مرجان مردانی حموله، عزیز شهرکی واحد، زهرا مشتاق عشق صفحه 39
    مقدمه و هدف
    درک عوامل موثر بر فعالیتهای جسمی مبتلایان به بیماری های التهابی روده، در کنترل یا کاهش عوارض این بیماری تاثیر دارد. هدف این مطالعه، تعیین تاثیر برنامه آموزشی بر اساس الگوی مراحل تغییر بر فعالیت جسمی مبتلایان به بیماری های التهابی روده است.
    روش کار
    این مطالعه، از نوع نیمه تجربی است که طی آن 60 نفر از مبتلایان به بیماری های التهابی روده، با استفاده از روش نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب شده و به روش تخصیص تصادفی به دو گروه تجربه وشاهد تقسیم شدند. این بیماران مراجعه کننده به بیمارستان امام خمینی شهر اهواز بود که پرسشنامه های اطلاعات دموگرافیک وفعالیتهای جسمی را قبل و یک ماه بعد از مداخله تکمیل نمودند. برنامه آموزشی بر اساس الگوی مراحل تغییر شامل جلسات مشاوره فردی و بحث گروهی برای گروه تجربه بود. اطلاعات گرد آوری شده با استفاده از نرم افزار spss وبا آزمون های تی و مجذورکای تجزیه و تحلیل شدند.
    نتایج
    بر اساس نتایج، مداخله موجب اختلاف معنی داری برای اثر بخشی برنامه های آموزشی بر اساس الگوی مراحل تغییر در مراحل خود کار آمدی، توازن تصمیم گیری و رفتار فعالیت جسمی در بیماران گروه تجربه گردید (05/0>P)ولی در گروه شاهد اختلافی مشاهده نشد.همچنین مداخله موجب اختلاف معنی دار بین دو گروه در مراحل خود کار آمدی، توازن تصمیم گیری و رفتار فعالیت جسمی بود وفرضیه پژوهش مورد پذیرش قرار گرفت. نتیجه نهایی: اجرای برنامه آموزشی بر اساس الگوی مراحل تغییر بر رعایت سازه های آن الگو تاثیر مثبت داشته است. بنابراین پرستاران می توانند نقش موثری در جهت ارتقای سطح سلامت جامعه ایفا کنند که این نقش می تواند در حیطه های یاد دهی ومشاوره ای ایفا گردد.
    کلیدواژگان: الگوی مراحل تغییر، بیماریهای التهابی روده، فعالیت جسمی
  • حمید الله وردی پور، سعید بشیریان صفحه 46
    مقدمه و هدف
    دانش آموزان پتانسیل زیادی در ارتقاء سلامت و افزایش آگاهی خانواده و جامعه از طریق مشارکت در برنامه های آموزش بهداشت دارند. استراتژی آموزش کودک به خانواده یکی از روش های بکار رفته در روش «یاری کودک به کودک» می باشد که در این مطالعه بکار گرفته شده است. از آنجاییکه میزان شیوع بیماری بروسلوز در استان همدان قابل توجه می باشد این مطالعه با هدف افزایش آگاهی و عملکرد خانواده به منظور پیشگیری از این بیماری با آموزش دانش آموزان و با انتظار انتقال اطلاعات و مهارت فرا گرفته شده به خانواده هایشان انجام شد.
    روش کار
    در این مطالعه مداخله ای از نوع پیش آزمون پس آزمون پس از انتخاب مدارس در یک منطقه روستایی استان همدان، کلیه دانش آموزان مدارس که در گروه کنترل 81 نفر و در گروه مداخله نیز 81 نفر بودند به عنوان جامعه آماری انتخاب شدند. در ابتدا آگاهی و عملکرد مادران در رابطه با بیماری تب مالت و نحوه پیشگیری توسط پرسشنامه سنجیده شد و سپس در گروه مداخله پس از بررسی اطلاعات بدست آمده و نیاز سنجی آموزشی اقدام به برگزاری جلسات آموزشی در زمینه راه های انتقال بیماری و روش های پیشگیری برای دانش آموزان گردید، سپس از آنها خواسته شد که آموزشها را به خانواده هایشان منتقل کنند و نهایتا بعد از سه ماه از آخرین جلسه آموزشی برگزار شده برای دانش آموزان جهت سنجش تاثیر آموزشهای داده شده در آگاهی و عملکرد مادران آنها اقدام به جمع آوری اطلاعات بعد از مداخله شد. نتایج بدست آمده با استفاده از نرم افزار آماری و توسط آزمون t زوجی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    نتایج
    یافته ها نشان داد که دانش آموزان در افزایش میزان آگاهی و بهبود نحوه عملکرد در پیشگیری از تب مالت والدینشان نقش موثری دارند. میانگین نمره آگاهی مادران در گروه مداخله قبل از مداخله 8/1 بود که بعد از مداخله به 79/3 رسید(64/21- =t، 000/0< P) ولی در گروه کنترل بین مقادیر تفاوت معنی داری وجود نداشت. همچنین میانگین نمره آگاهی مادران از علایم بیماری تب مالت در حیوان قبل از مداخله 48/1 بود که بعد از مداخله به 82/2 رسید(60/10- = t، 000/0 P<). این مقادیر در گروه کنترل تفاوت معنی داری نداشت.
    نتیجه نهایی: روش یاری کودک به خانواده به عنوان یک پتانسیل اثربخش در ارتقاء سطح سلامت خانواده و جامعه و از طریق دانش آموزان نقش قوی در استراتژی های تغییرات رفتاری سالم و ترغیب خانواده ها بدنبال خواهد داشت
    کلیدواژگان: آموزش بهداشت، آموزش کودک به خانواده، تب مالت، رفتارهای بهداشتی
  • علی قلعه ایها، محمدکاظم ضرابیان، محمد حقیقی*، محمدحسن بهرامی صفحه 52
    مقدمه و هدف

    سوء مصرف مواد از معضلات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در تمام کشورها می باشد و با توجه به دانش بشری در مورد عوارض آن، استعمال این مواد مکررا در بین تمامی اقشار جوامع مختلف به خصوص بیماران روانی مشاهده می شود که می تواند بر حالات روانی دریافتی درونی مثل خلق و بر فعالیت های مشهود بیرونی یعنی رفتار تاثیر گذار باشد. هدف از این مطالعه تعیین فراوانی سوء مصرف مواد در بیماران روانی بستری در بخش های روانپزشکی بیمارستان فرشچیان همدان می باشد.

    روش کار

    این مطالعه از نوع توصیفی گذشته نگر می باشد که از روش نمونه گیری در دسترس و با استفاده از پرونده های بایگانی شده بیماران انجام شده است، بدین صورت که پرونده بیماران بستری در طی مدت یکسال (از مهر 79 تا مهر 80) به تعداد 400 بیمار (293 مرد و 107 زن) مجزا گردید و اطلاعات مورد نظر در مطالعه شامل مشخصات دموگرافیک، مدت ابتلا، مدت زمان سوء مصرف مواد و تشخیص روانپزشکی از پرونده بیماران استخراج و در چک لیستی که به همین منظور تدوین شده بود درج گردید. نتایج حاصله از چک لیست بیماران با استفاده از روش های آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

    نتایج

    حدود نیمی از بیماران بستری در بخش های روانپزشکی به صورت هم زمان سوء مصرف مواد نیز داشته اند. مردان بیش از زنان و افراد متاهل و جوانان 39 – 20 ساله بیش از سایر گروه ها سوء مصرف مواد داشتند و در افراد دارای تحصیلات دانشگاهی فراوانی سوء مصر ف مواد کمتر از سایر گروه های تحصیلی بود. نتیجه نهایی: اختلالات خلقی با 53/90 درصد، اسکیزوفرنی با 29/8 درصد و سایر تشخیص ها 18/1 درصد در افراد دارای سوء مصرف مواد و همین تشخیص ها در افراد فاقد سوء مصرف مواد به ترتیب 22/79 درصد، 26/11 درصد و 52/9 درصد بوده است.

    کلیدواژگان: اختلالات روانی، سوء مصرف مواد
  • رسول حشمتی، نیما قربانی، رضا رستمی، محسن احمدی*، حمید اخوان صفحه 56
    مقدمه و هدف

    مطالعات پیشین که ناگویی خلقی را در بیماران سایکوتیک بررسی کرده اند، نشان داده اند که این بیماران دشواری های زیادی در شناسایی و اظهار احساساتشان دارند. هدف مطالعه حاضر تعیین میزان ناگویی خلقی در بیماران مبتلا به اختلالات سایکوتیک، بیماران غیر سایکوتیک و افراد بهنجار است.

    روش کار

    در این مطالعه علی- مقایسه ای تعداد 60 بیمار سایکوتیک، 60 بیمار غیر سایکوتیک و 140 فرد سالم که از لحاظ متغیرهای جمعیت شناختی با یکدیگر همسان شده بودند و نتایج آزمون لوین نیز حاکی از همگنی واریانس ها در سه گروه بود به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و با بهره گیری از مقیاس ناگویی خلقی تورنتو مورد مقایسه قرار گرفتند.

    نتایج

    نتایج نشان داد در متغیر ناگویی خلقی بیماران مبتلا به اختلالات سایکوتیک و افراد بهنجار و بیماران مبتلا به اختلالات غیرسایکوتیک و افراد بهنجار تفاوت معنادار دارند (001/0P<). همچنین مولفه های دشواری در شناسایی و توصیف احساسات و جهت گیری فکری بیرونی در بیماران سایکوتیک بیشتر از دو گروه دیگر بود.
    نتیجه نهایی: یافته های مطالعه نشان داد که بیماران سایکوتیک دارای سطوح بالای ناگویی خلقی هستند، بنابراین لازم است که تدابیر درمانی ویژه ای از جمله درمان متمرکز بر هیجان گرینبرگ جهت کاهش ناگویی خلقی در این افراد صورت گیرد.

    کلیدواژگان: اختلالات روان پریشانه، تنظیم هیجان، ناگویی خلقی
  • اکبر رستمی نژاد، زهره کریمی، فرحناز رئیس کریمیان، آسیه مبارکی صفحه 62
    مقدمه و هدف
    جراحی به ویژه برای کودکان یک تجربه تنش زا و شدید محسوب می شود. آنان ممکن است علت جراحی را درک نکرده و آن را به شکل یک حمله ناعادلانه روی بدن خود احساس کنند. بنابراین بایستی با کمک روش های مناسب سعی نمود کودک به راحتی با این موقعیت روبرو گردیده و آن را بهتر قبول نماید. از جمله این روش ها می توان تجویز داخل بینی میدازولام قبل از القاء بیهوشی را نام برد که این مطالعه نیز با هدف تعیین تاثیر آرام بخشی میدازولام داخل بینی در کودکان انجام پذیرفته است.
    روش کار
    این مطالعه یک کارآزمایی بالینی تصادفی و دو سوکور بود که بر روی 60 کودک 2 تا 6 ساله که با شرایط یکسان (ریسک یک بیهوشی، اولین بار پذیرش و عمل جراحی انتخابی) به بیمارستان های آموزشی شهر یاسوج در سال 1386 مراجعه نموده و در دو گروه مورد و شاهد بطور مساوی قرار گرفته بودند انجام پذیرفته است. 30 دقیقه قبل از القاء بیهوشی به گروه مورد mg/kg 2/0 میدازولام و به گروه شاهد kg/ml 04/0 نرمال سالین به صورت داخل بینی تجویز گردید. اطلاعات جمع آوری شده از وضعیت کودک در برگه های مشاهده ثبت و نهایتا با استفاده از نرم افزار SPSS و شاخص های توصیفی وآزمون آماری مان ویتنی یو مورد تجربه و تحلیل قرار گرفت.
    نتایج
    یافته های مطالعه نشان داد که 3/93 درصد از کودکان گروه میدازولام هنگام جدایی از والدین گریه نداشته و یا گریه خفیف داشتند، در صورتی که 90 درصد کودکان گروه شاهد، گریه متوسط و یا شدید داشتند. همچنین از نظر مقاومت کودک به هنگام جدا شدن از والدین، 90 درصد کودکان گروه میدازولام بدون مقاومت و یا مقاومت خفیف داشتند، در صورتی که 6/76 درصد کودکان گروه شاهد مقاومت متوسط یا شدید داشتند. 4/73 درصد کودکان گروه میدازولام در شروع القاء بیهوشی خواب بوده و با تحریک بیدار شدند در صورتی که 3/93 درصد کودکان گروه شاهد بی قرار بودند. درخصوص عکس العمل به وارد کردن سوزن به داخل ورید، 90 درصد از کودکان گروه میدازولام بدون عکس العمل بودند و یا عکس العمل خفیف داشتند، در حالی که 3/83 درصد کودکان گروه شاهد کشیدن دستها و حرکات شدید بدن داشتند. 100 درصد کودکان گروه میدازولام هنگام ماسک گذاری همکاری و یا امتناع خفیف داشتند در صورتی که 6/76 درصد کودکان گروه شاهد امتناع متوسط و یا شدید داشتند. نتیجه نهایی: با توجه به معنی دار بودن کلیه نتایج بدست آمده در گروه مورد نسبت به گروه شاهد (0.05 P<)، استفاده از میدازولام با دوز kg/mg 2/0 از طریق بینی جهت آمادگی کودکان قبل از القاء بیهوشی پیشنهاد می گردد.
    کلیدواژگان: القاء بیهوشی، بیهوشی عمومی، میدازولام
  • چکیده مقالات به زبان انگلیسی
    صفحات 7-16
|
  • F. Ghorbani Shahna, F. Golbabaei, J. Hamedi Page 5
    Introduction &
    Objective
    Biological treatment is a new established technology for the air pollutants. This technology can be an alternative for physical and chemical treatment methods. Among bioreators, the Bioactive Foamed Emulsion Reactor (BFER) is a new alternative that has not the problems of the conventional ones. In this reactor bed clogging in the conventional bioreactor was resolved by bioactive foam as a substitute of packing bed. The pollutant absorption has been increased using biocompatible organic phase in liquid. This reactor can be used for higher inlet toluene concentration. The objective of this study was designing and optimizing the operational parameters of BFER for toluene treatment.
    Materials and Methods
    In the first step of this experimental-analytic study, the toluene degradation microorganisms were identified, extracted and concentrated for injection to bioreactor. Then the effect of several parameters such as Kind and concentration of organic phase,and residence time oxygen content on bioreactor performance were studied and the optimum conditions were selected for continuous operation. The continuous operation of bioreactor was monitored at the optimum conditions.
    Results
    Experimental results showed that the residence time of 15s, oxygen content of 40%, and the 4 % (v/v) n-hexadecane as organic phase were the optimum conditions. The average elimination capacity (EC) and removal efficiency of bioreactor were 231.68 g/m3h and 88.44% respectively for the inlet concentration about of 1 g/m3. The statistical developed model predicted that the maximum EC of this reactor could reach to 426.21 g/m3h.
    Conclusion
    Since the elimination capacity of this reactor is several times more than the other bioreactors, it has the potential to be applied instead of biofilters and biotrickling filters
    Keywords: Air pollution, Biotreatment, Emulsion bioreactor, Toluene
  • I. Sedighi, A. Solgi, M.Y. Alikhani, H. Emad Momtaz, F. Mihani Page 17
    Introduction &
    Objective
    Urinary Tract Infection (UTI) is one of the most common infections during childhood and E-Coli is the more predominant pathogen recovered in UTI. Disk Diffusion agar test is a method of choice because it is cost effective, simple, and now routinely used for detection of antibiotic susceptibility. A rapid increase in antibiotic resistance in our region made the authors to design a study to compare this traditional method with two different disk diffusion agar tests.
    Materials and Methods
    Our study was conducted between 2009 and 2010 in Be’sat teaching hospital on 100 pediatric patients ranged 15 days to 13 years old with positive urine culture for E-coli. Antibiogram detection was performed by disk diffusion agar test with two different kits as Padtan-Teb (made in Iran) and Mast (made in the U.K.) for Co-trimoxazol, Amikacin, Ceftriaxone, Nalidixic Acid, Cefixime, and Nitrofurantoin. At last the data was analyzed by McNemar test.
    Results
    Co-trimoxazol obtained the lowest (23% Padtan-Teb and 26% Mast) and Nitrofurantoin had the highest (86% Padtan-Teb and 97% Mast) sensitivity in the two methods which were used in our study. The results were statistically significant for Amikacin, Ceftriaxone, Cefixime, and Nitrofurantoin. The data was analyzed by Mc Memar test.
    Conclusion
    According to our study the results of antibiotic susceptibility were more compatible with other non national Disk diffusion agar test and thus we recommend that our manufactures in Iran should increase the quality of their products.
    Keywords: Escherichia coli, Disk Diffusion Test, Microbial Sensitivity Tests, Urinary Tract Infections
  • M. Rajaee, G. Abedi Asl, M. Amirian, F. Kalani, Sh. Zare, F. Pourahmad Garbandi Page 21
    Introduction &
    Objective
    Second trimester labor induction is a major problem in obstetrics and is the cause of two-thirds of all abortion related complications and more than half of the maternal deaths associated with abortion. The goal of this study was to compare the effectiveness of vaginal misoprostol and intravenous oxytocin for termination of second trimester pregnancy.
    Materials and Methods
    One hundred women were allocated in a randomized controlled way to one of the two induction groups: oxytocin group patients initially received an infusion of 50 units of oxytocin in 500 ml of ringer over 3 hours, 1 hour of no oxytocin followed by alternating 3 hours of oxytocin with 1 hour of rest. Oxytocin was increased by 50 units in each successive period until a final concentration of 300 units per 500 ml has been reached. Another group received 200 µg misoprostol tablets in posterior fornix vagina and was repeated after 12 hours if needed. The two groups were compared for induction to delivery intervals and their safety during induction.
    Results
    The success rate within 24 hours of induction was 94% in the misoprostol group and 86% in oxytocin group (p= 0.182). The mean induction to delivery time was significantly longer in the oxytocin group compared with the misoprostol group.(13.5 versus 9.93 hours; P=0.0057). Retained placenta requiring curettage was lower in the misoprostol group than the oxytocin group.
    Conclusion
    Intravaginal misoprostol is more effective than high dose intravenous oxytocin in women with second trimester termination
    Keywords: Abortion, Misoprostol, Oxytocin, Pregnancy Trimester, Second
  • F. Keramat, S.H. Hashemi, A. Majlesi, Sh. Haddadinejad, A.R. Monsef Isfahani Page 25
    Introduction &
    Objective
    Helicobacter pylori (H. pylori) is a major gastroduodenal pathogen that is etiologically linked with duodenal and gastric diseases. We aimed to determine the prevalence of H. pylori infection in patients with diabetes mellitus (DM), and to assess the association between H. pylori infection and upper gastrointestinal (GI) symptoms in DM.
    Materials and Methods
    In a case-control study from November 2004 to May 2007 in Hamadan a total of 79 DM patients with upper GI symptoms and 84 aged-matched, non- diabetic patients with upper GI symptoms were included. All patients underwent upper GI endoscopy with biopsy specimens being collected from gastric mucosa. H. pylori was evaluated in each patient by rapid urease test and histology. A serum sample was obtained from each subject for evaluation of antibody against H. pylori using a validated ELISA kit. HbA1C was tested for DM patients.
    Results
    The rates of H. pylori infection in the diabetic and non-diabetic patients were 73.4% and 63.1% respectively (non significant). No association was found between H. pylori infection and upper GI symptoms in the both groups(P> 0.05). The serology test for H. pylori was positive in54.4% of diabetics and 60.7% of controls (p=0.417, non significant). There was significant difference in rapid urease test between DM patients and non- diabetes controls (70.9% versus 45.2%, p=0.001).
    Conclusion
    H. pylori infection appears not to be associated with DM or upper GI symptoms in DM
    Keywords: Diabetes Mellitus, Infection, Helicobacter pylori
  • E. Nadi, M.J. Asari, A. Zamanian Page 31
    Introduction &
    Objective
    Methyl methacrylate (MMA), as a monomer of acrylic resin that has a wide variety of usages in denture fabrication, is considered as an air pollution indicator in the laboratories. Occupational exposure to these compound vapors can cause respiratory hypersensitivity, occupational asthma, eye and skin irritation and Allergic Contact Dermatitis (ACD). Therefore control of MMA exposure may promote the personnel’s health. The aim of this study was to determine the relationship between spirometric disorders and methyl methacrylate in dental laboratories personnel..
    Materials and Methods
    In this case control study, exposure of time-weighted average (TWA) and short-term exposure level (STEL) were measured with MMA vapors in 39 randomly selected male employee (case group) in 25 denture fabrication laboratories in Hamadan city. The air samples were collected by sorbent tubes containing chromosorb (XAD2(and analyzed by gas chromatograph equipped with FID detector based on NIOSH method. In addition 30 men whitout occupational exposure to air pollutants (control group) were selected to compare the variation of spirometric parameters. Spirometric parameters of the case and control groups such as FVC, FEV1, FEV1/FVC and FEF25-75 were measured by Vitalograph spirometer (model: 2120) on ATS method, after the standard questionnaire of respiratory diseases had been completed during an interview and medical examination..
    Results
    The mean of MMA concentration was 132.87 ± 220.67 ppm for STEL and 1.95 ± 3.59 ppm for TWA.The relationship between MMA concentration in the STEL and TWA exposures was significant (P<0.05) and the relationship between MMA concentration and ventilation was significant just for STEL. In this study no relationship between MMA concentration and spirometric parameters in both STEL and TWA exposures was found. Also there was no significant difference between spirometric parameters of the case group and normal values of the control group. Only two cases of obstructive lung function decrease (5.13%) one case of macula (2.56%) and five cases of xerodermatitis (12.8%) were observed among the dental laboratory personnel.
    Conclusion
    The results showed that spirometeric tests are not enough to screen respiratory diseases in dental laboratory personnel as a measurement in prevention and health monitoring program. In order to control the exposures, specially in case of STEL, this study emphasizes, like the other studies, on biological monitoring, installing local ventilation systems in the laboratories and educating the personnel to correctly use suitable personal protective equipments
    Keywords: Acrylic Resins, Air Pollutants, Occupational, Laboratories, Dental, Spirometery
  • M. Mardani Hamule, A. Shahraky Vahed, Z. Moshtagh Eshgh Page 39
    Introduction &
    Objective
    Understanding the determinants of physical activity in patients with inflammatory bowel diseases is effective in controlling or reducing the complications of these diseases. The purpose of this study is to determine the effect of educational program based on transtheoretical model(TTM) on physical activity in patients with inflammatory bowel diseases.
    Materials and Methods
    This study is a semi experimental research. 60 patients with inflammatory bowel diseases referring to Emam khomeini hospital in Ahvaz in 2008 were selected through purposeful method and then randomly divided into 2 groups.They completed questionnaires about demographics and physical activity before and after 1 month of intervention. The intervention program included tailored counseling and focus group based on transtheoretical model. d The data was analyzed with T-test and X2 using spss software.
    Results
    Our findings showed a significant difference for the effect of health educational program based on transtheoretical model on increasing change stages of self-efficacy, decisional balance and physical activity behavior in the case group(P<0/05)but showed no difference in the control group Also educational intervention caused significant difference between the 2 groups in self-efficacy, decisional balance and physical activity behavior and finally the hypothesis of the study was confirmed. .
    Conclusion
    Educational programs based on transtheoretical model have positive effects on observing the constituents of the TTM, thus nurses can play an effective role in promoting the health level of the society through counseling and educating
    Keywords: Inflammatory Bowel Diseases, Physical Activity, Trans Theoretical Model
  • H. Allahverdipour, S. Bashirian Page 46
    Introduction &
    Objective
    Pupils have efficient potential to increase community awareness and promoting community health through participating in the health education programs. Child to family health education program is one of the communicative strategies that was applied in this field trial study. Because of high prevalence of Brucellosis in Hamadan province, Iran, the aim of this study was promoting families’ knowledge and preventive behaviors about Brucellosis in the rural areas by using child to family health education method.
    Materials and Methods
    In this nonequivalent control group design study three rural schools were chosen (one as intervention and two others as control). At first knowledge and behavior of families about Brucellosis were determined using a designed questionnaire. Then the families were educated through “child to family” procedure. At this stage the students gained information. Then they were instructed to teach their parents what they had learned. After 3 months following the last session of education, the level of knowledge and behavior changes of the families about Brucellosis were determined and analyzed by paired t-test
    Results
    The results showed significant improvement in the knowledge of the mothers. The knowledge of the mothers about the signs of Brucellosis disease in human increased from 1.81 to 3.79 (t:-21.64, sig:0.000), and also the knowledge on the signs of Brucellosis in animals increased from 1.48 to 2.82 (t:-10.60, sig:0.000).
    Conclusion
    Child to family health education program is one of the effective and available methods, which would be useful and effective in most communities, and also Students potential would be effective for applying in the health promotion programs.
    Keywords: Brucellosis, Child to Family Education, Health Education, Healthy Behaviors
  • A. Ghaleiha, M.K. Zarabian, M. Haghighi, M.H. Bahrami Page 52

    Introduction &

    Objective

    Substance abuse is believed to be one of the greatest social, economical, and cultural problems all over the world and it is commonly observed among all social classes especially among mental disorder patients. Substance abuse can influence on the receptive-mental states such as mood and on the external visible activities such as behaviors. The aim of this study is to survey the frequency of Substance abuse in hospitalized mental-psychic patients in psychiatric ward of Farshchian hospital in Hamadan.

    Materials and Methods

    In this descriptive and retrospective study, available sampling method was used along with examining filed records in which the records of 400 hospitalized patients (293 men and 107 women) from September 2000 to 2001 were checked and required data such as demographic information, infliction duration, substance abuse duration, psychiatric diagnosis were extracted and registered. The data were analyzed with descriptive statistical methods.

    Results

    About half of the hospitalized patients in the psychiatric ward had simultaneous substance abuse. Men had substance abuse more than women and the youths aged 20-39 more than the other groups. The study showed that widowing had positive relationship and higher education negative relationship with substance abuse

    Conclusion

    Mood disorders with 90.53%, schizophrenia with 8.29%, and other diagnostics with 1.18% were observed in persons with substance abuse and these diagnostics in non substance abuse persons were 79.22%, 11.26% and 9.52% respectively

    Keywords: Mental Disorders, Substance Abuse
  • R. Heshmati, N. Ghorbani, R. Rostami, M. Ahmadi, H. Akhavan Page 56

    Introduction &

    Objective

    The previous studies investigating alexithymia in psychotic patients indicated that such patients have difficulty in identifying and expressing their feelings. The purpose of this study is to investigate the extent of alexithymia in patients with psychotic disorders, non psychotic disorders, and normal people.

    Materials and Methods

    In this causal-comparative study 60 psychotic, 60 non-psychotic patients and 140 students were selected via available sampling method (the results of Leven's test indicated the homogeneity of variance among the three groups). Using Torento Alexithymia Scale(TAS-20),we compared them with each others.

    Results

    Results showed that the extent of alexithymia in psychotic and non-psychotic patients was higher than that of normal people(P<0.001). Also the extent of difficulty in identifying, describing feelings and externally-oriented thinking is more serious in psychotic patients than in the other groups and more severe in men than women.

    Conclusion

    Since the findings of the study showed that psychotic patients are more inflected with high level of alexithymia, it is essential to contrive a special treatment (such as Emotional- focused therapy) to decrease alexithymia in these patients

    Keywords: Alexithymia, Emotional Regulation, Psychotic Disorders
  • A. Rostaminejad, Z. Karimi, F. Rais Karimian, A. Mobaraki Page 62
    Introduction &
    Objectives
    Surgical procedures are the most stressful expreiences in life, specially in children. Different methods are used before operation to decrease the stress. Intranasal midazolam is an effective way of preparing before operation and to prevent the separation irritability.
    Materials and Methods
    In a double blind experimental trial study, 60 patients aged 2-6 years with ASAI who had no elective surgery in the past were randomly chosen and divided into two groups.For the patients in group I intranasal midazolam 0.2 mg/kg was administerated and for the patients in group II the equal volume of normal saline was used. The patients’ crying was considered as mild, moderate, and severe. The irritability of their hands shaking during IV canula insertion,consciousness before the induction of anesthesia and cooperation during the mask ventilation were also evaluated.
    Results
    The result of our study determined that 93.3% of the children in group I didn’t cry or they did mildly when separated from their parents but 90% of the children of group II cried moderately and some severely and 90% of the patients in group I cooperated well when separated from their parents. The resistance in group II was moderate or severe in 76.6%. Before induction of anesthesia 73.4% of group I were asleep but woke up with stimulation. 93.3% of the patients in group II were awake and irritated.90% of group I shook their hands steadily during iv cannula insertion but their hands shaking increased in 83.3% of group II..100% of group I cooperated well during face mask ventilation but 76.6% of group II did not.
    Conclusion
    The above mentioned experiences showed that the intranasal midazolam is an effective way of preinduction sedation in children.
    Keywords: Anesthesia, General, Anesthesia, Induction, Midazolam